آخرین اخبار

12. ارديبهشت 1394 - 7:31   |   کد مطلب: 1334
چه شيرين، پرمخاطره، چه داراي ش‍أن و شؤن و عجب مقام و منزلتي داشت، اين وظيفه بسيار سنگين، خدا را صد هزار مرتبه شاكرم كه اينجانب توانايي و استعداد چنين مقام رفيعي را داشتم.

 به نام يگانه خالق هستي، خداوند متعال در قرآن كريم در آغاز سوره مباركه الرحمن مي‌فرمايد:«الرّحمنُ علَّمَ القرآنَ خلقَ الإنسانَ» (خداوند رحمان‏،قرآن را تعليم نمود و انسان را آفريد)، در اين آيه شريفه، نعمت «تعليم قرآن» بر نعمت خلقت انسان، مقدّم شده است. و اين نشانة عظمت نعمت دانش و علوم الهي است.در آيات ديگرِ قرآن هم نعمت «تعليم كتاب و حكمت» را جزو نعمت‌هاي بزرگ الهي شمرد.

 

به گزارش پايگاه خبري تحليلي كهگيلويه، مالك آهنگ در ياداشتي نوشت: تجليل از مقام معلّم در واقع به خاطر تجليل از «علم» است؛ زيرا اين علم است كه به معلّم شرافت مي‌دهد؛ از اين رو از متعلّم نيز بايد تقدير شود؛ لذا در روايات در باب فضيلت علم‌آموزي و پاداش آموزندگان علم، سفارش‌هاي زيادي شده است: ملائك، بال‌هاي خود را براي آموزندگان علم مي‌گسترند و زمين، روزي متعلّم دانش را تضمين نموده است و توصيه شده كه يا متعلّم باش و يا معلّم و يا دوست‌دار آن دو و چهارمي مباش كه هلاك خواهي شد.

 

 

در مسير بهره‌وري از دانش، با مثلّثي روبرو مي‌شويم كه اضلاع آن را متعلّم، عالم و معلّم تشكيل مي‌دهند. از اين ميان، معلّم در رأس هِرم و متعلّم و عالِم در قاعده، قرار دارند و بي‌شك، فيض اكمل نصيب معلّم خواهد بود؛ زيرا او نه تنها، مسير دانش را بسان متعلّم، پيموده و نه تنها به فيض عالِم‌بودن نايل شده و نجات يافته كه در پي نجات ديگران هم هست.

يكي از نكاتي كه بر معلمين و متعلّمين در راه دانش بايسته است توجّه به تزكيه در كنار دانش است. خداوند متعال در چند جاي قرآن، دانش و تزكيه را قرين يكديگر بيان نمود؛ چنانكه در آية پيشين يكي از شؤون پيامبر گرامي صلي الله عليه و آله نيز تزكيه است. در واقع انسان با دو بال دانش و پرهيزگاري، اوج مي‌گيرد.براين اساس تنها كساني به موفقيّت نهايي دست مي‌يابند كه حائز هر دو جهت با يكديگر باشند.

 

 

نكته ديگر اين كه بر اساس آيه شريفه سوره الرحمن و ساير آيات، معلم اول،خداست و نيز بر اساس آيات قرآن مانند يُعَلِّمُهُمُ الْكِتَب وَ الْحِكمَةَ و نظير آن، معلم دوم رسول خدا و بر اساس اين كه علي عليه السلام علوم خود را از رسول خدا آموخت معلم سوم علي عليه السلام است و اين اصطلاحي غير از اصطلاح رايج در تاريخ فلسفه است.

 

بارزترین میزان و روشن‏ ترین معیار رشد فرهنگى در هر جامعه این است که جوانان تحصیل کرده، اندیشمند، خلاّق، وارسته و رشد یافته آن در اندیشه پیوستن به جرگه معلمان و مربیان آن جامعه‏باشند و حاکمیت نظام نیز، اعم از قواى مقننّه و مجريه، بیش‏ترین تسهیلات و امکانات را براى جذب نخبگان و الگوهاى برتر شخصیتى جامعه در مقام و منزلت معلمى فراهم کنند.

 

 

به عبارت دیگر رشد یافتگى و مصونیت فرهنگى هر جامعه در گرو آن است که بزرگ‏ترین آرزوى جوانان آن این باشد که وجودشان به جامه افتخار آفرین معلمى آراسته گردد.

 

ادبیاتى که در ارتباط با مقام و منزلت معلم در ایران اسلامى ما شکل گرفته است و همه ساله، به ویژه در هفته معلم بر آن افزوده مى‏گردد، شاید در هیچ نقطه از گستره گیتى یافت نشود!مجموعه سخنرانى‏ها، خطابه‏ها و توصیه‏هاى مسئولان محترم طراز اوّل کشورمان در ارتباط با مقام و منزلت و بزرگداشت معلم نیز در گنجینه آثار ملى و فرهنگى کم‏تر کشورى دیده مى‏شود.هم چنین درصد جمعیت معلمانى که به عنوان نمایند، مردم به مجلس شوراى اسلامى در ادوار گذشته تاکنون راه یافته‏اند، با ترکیب جمعیتى هیچ مجلسى در کشورهاى مختلف قابل مقایسه نیست.

 هر چند من سرباز معلم هستم، بار سفر خود را بسته‌ام و فقط در همين دو سال در كنار  فرهنگياني  با انديشه‌اي عظيم و از جنس ساده‌گي خدمتي كوتاه داشتم ولي با توجه به ارتباطي كه اين دو سال با تعداد كثيري از اين معلمان داشتم، اين قشر زحمتكش كه خواسته‌هاي به حقي هم دارند، چند سؤال دارم كه در زير مشاهده مي‌كنيد. 

در حال حاضر به احتمال قریب به یقین، کشور ما از لحاظ نسبت جمعیت دانشجویى به کل جمعیت کشور، در زمره ده تا بیست کشور اوّل جهان قرار دارد، امّا چرا بیش‏ترین ظرفیت دانشگاه‏هاى ما، به ویژه در بخش‏هاى علوم پایه و علوم انسانى در مقاطع کارشناسى، کارشناسى ارشد و دکترا به تربیت و تأمین معلمان مورد نیاز کشور اختصاص ندارد؟

چرا میانگین تحصیلات و دانش تخصصى و تربیتى معلمان ما در مقاطع مختلف به طور معني‌دارى از اغلب کشورهاى جهان، به ویژه کشورهاى امریکایى و اروپایى و بسیارى از کشورهاى آسیایى کم‏تر است؟

 

چرا میانگین حقوق و مزایاى معلمان کشور ما از حقوق و مزایاى اکثر کشورهاى جهان، به خصوص کشورهاى غربى و بسیارى از کشورهاى شرقى پایین‌‏تر است؟

آیا وقت آن نرسیده است که نسبت به جایگاه و منزلت معلم، ایجاد تحولى اساسى و پایدار در نظام تعلیم و تربیت کشور، بالاخص در ارتباط با معلم دوباره بیندیشیم؟

 

آیا وقت آن نرسیده است که همه سخنراني‌‏هاى زیبا، قطعات ادبى دل‏نشین، اشعار ظریف و لطیف را در قالب هدف‏ها، روش‏ها، طرح‏ها و راه کارها تجربه کنیم؟

 

آیا وقت آن نرسیده است که در تدوین قوانین، تنظیم بودجه کلان کشور، تدبیر برنامه‏‌هاى فرهنگى و اعتلاى علم و مقام عالم، بستر آفرینى براى تبلور اندیشه‌‏هاى خلاق و تربیت نوجوانان و جوانانى سالم، صالح، پویا و نوآور:اصلى‏‌ترین دغدغه ما ایجاد تحول بنیادى در نظام تعلیم و تربیت کشور باشد و همه سعى و تلاش و قول و عملمان در جهت ایجاد مطلوب‌‏ترین بستر براى جذب و تربیت هوشمندترین، خلاق‏ترین و متعهدترین جوانان جامعه از زن و مرد ، براى پذیرش خطیرترین مسئولیت یعنى معلمى و مربیگرى کودکان و نوجوانان جامعه اسلامى ایران، این ارزشمندترین سرمایه کشور، شکل گیرد؟

آرى سخن گفتن از  معلم در جامعه ارزشى و فرهنگى ایران اسلامى، با گران‏‌قدرترین میراث علمى و فرهنگى، انسان را در برابر سؤالات فراوانى قرار مى‌دهد!!!!

در دورانى که شاهد ستیز خلاقیت‏‌هاى ذهنى، فناورى‌‏هاى برتر هستیم و صاحبان قدرت‏هاى جهانى همه عزم و همت خود را در جهت شناسایى، جذب و تربیت کودکان و نوجوانان خلاّق صرف مى‏‌کنند و براى این منظور از برجسته‏‌ترین شخصیت‏‌هاى فهیم، هوشمند و خلاق در امر معلمى و مربیگرى بهره مى‌‏گیرند، چرا باید ما که داعیه پرورش نسلى سالم، صالح، مؤمن، متعهد، ارزش‏مدار، هوشمند و خلاق را داریم، در انتخاب معلم، چنین طرح و برنامه‌‌ه‏اى ارائه دهیم؟!

 

و اما خاطراتي از دوران دو سال خدمت سرباز معلمي در روستاهاي بخش ديشموك:

 

آغاز سال تحصيلي 94-93 اولين روزهاي در كسوت سرباز معلمي (دبيري)آن هم در روستاهاي دورافتاده ومحروم اين مرز وبوم.

همين ابتدا بگويم معلمي لباسي است كه اندازه وبرازنده هرشخصي نيست.

 

اما به هرحال گذشت:

گذشت در كنار همكاراني زلال تر از آب ، باور كنيد زلال تر از آب نبود كه توصيفش كنم.

 

گذشت با روزهاي آرام و شاگرداني بي شيله در مقايسه با هياهوي داخل شهر.

 

گذشت با بوي خوش گياهان كوهي در فصل بهار در روستاهاي مربوطه.

 

عجب مردماني داشت ، هرچه تلاش مي كردم تا در سلام كردن سبقت بگيرم از آنها موفق نشدم.

 

نميدانم بگويم سلام!؟، نميتوانم زمزمه كنم غزل خداحافظي را و بگويم والسلام عليكم،

 

بله،چه بگويم و چگونه وصف كنم مقام حال حاضر خويش رادر امر تعليم وتربيت (سرباز معلم) مشغله فكري  اين روزهاي من است.

 

چه شيرين، پرمخاطره، چه داراي  ش‍أن و شؤن و عجب مقام و منزلتي داشت، اين وظيفه بسيار سنگين، خدا را صد هزار مرتبه شاكرم كه اينجانب توانايي و استعداد چنين مقام رفيعي را داشتم.

 

 

و توانستم زير سايه ي بزرگان علم و دانش در اين سرزمين پاك ومطهر كه بناء شده با خون شهيدان و همچنان محكم،استوار و پابرجاست آن هم به رهبري امام خامنه اي (مدظله العالي)وظيفه خويش را با اتمام برسانم.

 

 

سجده شكر بجاي مي آورم  چون توانستم با كسب تجربيات  و توانايي لازم پس از طي مراحل علمي انتقال دهم نكاتي را به فرزندان اين آب وخاك مقدس. 

 

  مقام ومنزلتي كه:  

 درست است، همان مقام و منزلتي كه اسم و رسم آن در هم آميخته از دو نهاد بزرگ و تاثير گذار در جامعه(نيروهاي مسلح)سپاه پاسداران انقلاب اسلامي آن هم زير سايه ي مقام عظماي ولايت رهبير عظيم الشان ايران اسلامي حضرت آيت الله امام خامنه‌اي (مدظله العالي) و آموزش و پرورش ارگاني كه از چهار رکن دانش آموز، معلم، خانواده و نظام مدیریت نقش اساسی در آموزش و پرورش ایفا می‌کنند که الحمدا... بعد از پیروزی انقلاب اسلامی گام‌های بلندی در آموزش و پرورش برداشته شده است.

 

 

مقام و منزلتي كه در آن سختي‌ها ، رنج ها، مشقت‌هاي فراوان، گرماي شديد، و پياده‌روي در برف و باران زمستان در هواي سرد در مناطق دور افتاده، صعب العبور و محروم شهرستان كهگيلويه شهر ديشموك تحمل كردم.

 

 

مقام و منزلتي گرچه زمان بر و حقوقش ناچيز اما... اما خدا را شاهد مي‌گيرم با وجود مشكلات نام برده بنده حقير هيچگاه درانجام وظيفه خويش كوتاهي ننموده‌ام.وروز به روز با كسب تجربيات بيشتر دركنار معلمان كاردان، كاربلد، دوره ديده و باتجربه به فعاليت خويش ادامه دادم.

 

 

مقام و منزلتي كه افتخار نصيبم شد تا بتوانم قران كتاب خدا و احاديث اهل البيت عصمت و طهارت را كه پيامبرخدا محمد مصطفي (ص) آنهارا اينگونه معرفي كرد: انی تارک فیکم الثقلین کتاب الله وعترتی ما ان تمسکتم بهما لن تضلوا بعدی: کتاب الله فیه‌الهدی والنور حبل ممدود من السماء الی الارض وعترتی اهل بیتی وان اللطیف الخبیر قد اخبرنی‌انهما لن یفترقا حتی یردا علی الحوض وانظروا کیف تخلفونی فیهما

 

 من درميان شما دو  امانت نفيس وگرانبهامي‌گذارم، يكي كتاب خدا قرآن و ديگري عترتم.

 

   مادام که شما به این دو دست بیازید هرگز گمراه نخواهید شد و این دو یادگار من هیچ‌گاه از هم جدا نمی‌شوند مگر بر سر حوض کوثر .

 

البته ناگفته نماند در يكي از روزهاي سرد زمستاني براي انجام وظيفه خويش در حال طي كردن مسافت خانه تا محل خدمت بودم با وسيله نقليه كه متاسفانه ناخودآگاه دچار سانحه رانندگي شدم وآرنج دست چپ دچار شكستگي شود وباعث شد  به فاصله دوماه از دي تا بهمن 93 دوباردست خود را به تيغ جرحان بسپارم. وبه همين دليل تا آخر عمر دچار نقص عضو گردم.

 

اما غافل از اينكه حتي يك تماس از مسئولين امر گرفته شود.

 

در پايان اينگونه مي گويم:«خدارا سپاسگزارم كه رشحات امواج درياي بيكران الهي شامل حالم شده كه در جهت تعميم وتعميق فرهنگ تعليم وتربيت و علوم قرآني قادرباشم

"والسلام عليكم والرحمه الله بركاته"

 

مالك آهنگ، كارشناسي الهيات( فقه و مباني حقوق اسلامي) سال دوم سرباز معلمي-  دبير متوسطه اول 

 

انتهاي پيام:

دیدگاه شما

http://khabarlendeh.ir/
http://sobhezagros.ir/
آفتاب جنوب
پایگاه اطلاع رسانی شهرستان چرام
خبر دیشموک