به گزارش پایگاه خبری تحلیلی كهگيلويه، فرزاد نجات نیا در یادداشتی ارسالی به این پایگاه خبری به بررسی تاریخ آل سعود و برخی ارتباطات سران این خاندان با یهودیان پرداخته است.

این یادداشت را در زیر بخوانید:

بررسي تاريخ آل سعود از برخي ارتباطات پنهاني سران اين خاندان قدرتمند با يهوديان حکايت دارد.

کتاب «تاريخ آل سعود» در دهه هفتاد ميلادي قرن گذشته توسط «ناصرالسعيد» نويسنده سرشناس عربستاني به نوشته تحرير درآمد. وي به رغم اقامت خارج از عربستان سعودي، اما پس از چاپ و منتشر کردن اين کتاب، با حمايت مالي مستقيم خاندان سلطنتي آل سعود، به دست مزدوران آل سعود ترور شد و جان باخت.

 ناصرالسعيد در کتاب هزارو چهل صفحه اي خود، به بررسي جوانب گوناگون تک تک اعضاي خاندان آل سعود از نظر فساد و انحرافات اخلاقي پرداخته و در کنار آن نيز با تحقيق و پژوهش کامل، تلاش کرده يهودي بودن اين خاندان (يهوديان سرزمين حجاز و مدينه) را اثبات کند.  لذا وهابیت همان یهود است آل صعود همان آل یهود است، والبته با اندکی تفاوت که یهودی ها ادعای خادمی حرمین شریفین مکه و مدینه را ندارند.

  و اکنون محوریت  تمام فتنه ها، ترورها و تکفیری های جهان اسلام در بُعدعقیدتی– سلفی، عربستان است. درطول سالیان متمادی شاهد دشمنی ها و کینه توزی های کسانی که بغض امیرالمومنین(ع) و محبانش را در دل دارند بوده ایم و همیشه تاریخ علمای مبارز اسلام، مرزبانان واقعی تشیع سرخ علوی هدف تیرهای زهرآگین دنیا مداران پست  بوده‌اند و اولین تیرهای حادثه  قلب آنان را نشانه رفته است.

  آیت‌الله نمر باقر النمر ازدانش آموختگان حوزه علمیه حضرت قائم (عج) تهران که در سن بیست سالگی بلافاصله بعد از پیروزی انقلاب اسلامی به ایران آمد وبا اندیشه های امام آشنا، و پس از 10 سال برای ادامه تحصیل عازم سوریه شد، سپس بعنوان یک روحانی که علم مبارزه با فساد اجتماعی و تبعیض دینی و ظلم وستم سیاسی علیه پیروان اهل بیت علیهم السلام در عربستان برداشت.

به تعبیر رهبر فرزانه انقلاب: «این عالمِ مظلوم نه مردم را به حرکت مسلحانه تشویق می‌کرد و نه به صورت پنهانی اقدام به توطئه کرده بود، بلکه تنها کار او، انتقاد علنی و امر به معروف و نهی از منکرِ برخاسته از تعصب و غیرت دینی بود» وی از تحولات شکل گرفته در طی فرآیند موسوم به بهارعربی سود جست و سخنرانی های خود را با سخن گفتن از آزادی سیاسی با محوریت تغییر سیاسی آغاز کرد.

 آیت الله النمر با کمک جوانان استان قطیف در سایه شرایط سیاسی به وجود آمده با تمام قدرت از حق توده ها در اظهار نظر و اعتراض به دفاع برخاست. در اتهام شیخ نمرچنین آمده بود: «وی از حکومت عربستان خواسته است به وضعیت قبرستان بقیع رسیدگی کرده، مذهب تشیع را به رسمیت شناخته و شیوه‌های آموزشی و درسی کنونی حاکم بر عربستان را تغییر داده یا لغو کند.

دادگاهی در نیجریه سه روز پیش اتهام «توطئه جنایی و تحریک اغتشاشات عمومی» را علیه زکزاکی مطرح کرد به این ترتیب و با در نظر گرفتن این مشابهت ها، می توان گفت هدف قرار گرفتن رهبران شیعه در این دو کشور، به یکدیگر بی ارتباط نبوده و این روند، از احتمال بروز وقایع مشابه در آینده حکایت دارد.

به عبارت دیگر، رژیم های افراطی حاکم بر برخی از کشورهای عربی، از شرایط آشفته بین المللی ناشی از افزایش تهدیدات تروریستی سوءاستفاده کرده و تلاش دارند با مطرح کردن اتهامات تروریستی، اقدام به ریشه کن کردن هرگونه فعالیت شیعیان در کشورهای خود نمایند. و این نوشت سید اهل قلم شهید مرتضی آوینی برایمان تداعی میشودکه:« در عالم رازی هست که جز به بهای خون فاش نمی شود» وخمینی کبیر چنین فرمود: «بکشید ما را زنده تر می شویم.»

 
 اگر بدقت صحنه رامشاهده کنیم این اقدامات نتیجه شکل گیری مثلث شوم عربی، عبری، غربی برای جلوگیری از فراگیرشدن تشیع علویست. وسعودی‌ها کتمان نمی‌کنند، واذعان دارندکه به جد از آینده خود وحشت دارند. آنها با نگاه به معادلات منطقه، انقلاب اسلامی را می‌بینند که همه‌ روزه بر دامنه اقتدار خود می‌افزاید و با قدرت نرم همه سنگرهای نیابتی غرب را فتح می نماید وحلال شیعی در حال شکل گیریست.     

{در این زمینه سخن سید حسن نصرالله (که یکی از علمای برجسته اهل سنت مصردر تماس تلفنی برای ایشان نقل کرده) قابل تامل است که از سید حسن به سوگند تضمین گرفته است نام او را فاش نکند. این روحانی برجسته و صاحب نام اهل سنت در تماس و گفت‌وگو با رهبر گرانقدر حزب‌الله لبنان به وی می‌گوید؛ «آینده جهان اسلام و ملت‌های مسلمان به انقلاب اسلامی ایران تعلق دارد... همه جا ایران در مقابل دشمنان اسلام و قدرت‌های زورگو ایستاده و از اسلام و مسلمانان دفاع کرده است...

 ما در عصر حاضر، یک بار در مصر دست به انقلاب زدیم و حکومت حسنی مبارک را که دست‌نشانده آمریکا و تحت حمایت اسرائیل بود، سرنگون کردیم ولی ظرفیت ادامه راه را نداشتیم و نسخه حکومت اسلامی در آموزه‌های ما یافت نمی‌شد و اخوان‌المسلمین که اصلی‌ترین جریان انقلابی اهل سنت بود، نقشه راه را در دست نداشت. از این روی به بیراهه رفت و محمد مرسی در اولین اقدام به عربستان وهابی که هم پیمان آمریکاست سفر کرد و برای«شیمون پرز»، رئیس جمهور رژیم صهیونیستی نماینده ویژه فرستاد و از او که دستهایش به خون مسلمانان رنگین است با عنوان «دوست عزیز و بزرگوارم»! یاد کرد و امروز حکومت مصر بار دیگر به آمریکا و اسرائیل تحویل داده شده است.

 تروریست‌های تکفیری نیز، لکه ننگی است که از دامان «وهابیت» برخاسته است و مقایسه میان حزب‌الله لبنان به عنوان یک حرکت اسلامی و انقلابی با تروریست‌های وحشی داعش، هر ناظر بی‌طرفی را از «وهابیت» متنفر و شیفته اسلام ناب شما می‌کند.}(به نقل از کیهان)

 درطول تاریخ چندده ساله خاندان پلید آل صعود و آل محمدبن عبدالوهاب با بهره گیری از شطحیات ابن تیمیه و سناریوری روباه پیر استعمار و حمایت استکبار و دلارهای نفتی، دنبال عیاشی و فساد و مجری نقشه های شوم صهیونیزم بین الملل شده اند.

وبجان و پیکر نیمه جان جهان اسلام افتاده اند. در جای جای مکه و مدینه اکثر قریب به اتفاق مظاهر دین، اماکن و مواطن عبادت و محل زندگی اهل بیت (ع)و هرجا که نامی از علی(ع)است را تخریب کرده ومیکنند. بن باز مفتی نابینای کور دل وهابی بعد از تخریب بقیع و کوچه بنی هاشم باعصا به شبکه های قبر پیغمبرزدوگفت: یک روز اینجا رو نیز با خاک یکسان میکنیم. غافل ازاینکه «يريدون أن يطفئوا نور الله بأفواههم ويأبى الله إلا أن يتم نوره».

 یک وقتی در زیارت دوره به محل خندق مدینه رفتیم، دربهای مساجد سبعه (فتح، امام علی(ع)، فاطمه(ص)، سلمان و...) را مسدود کرده و مسجد بزرگی ساخته بودندکه فرش چند لایه آن به تاتمی و تشک سالن کشتی میماند، و شخصی از بعثه مقام معظم رهبری میگفت: بیش از هزار و اندی شبیه این رو در دیگر کشورهای اسلامی ساخته اند و درآمد نفت و  مکه ومدینه رو صرف حوزه های علمیه و سفی گری دیگر کشورهای اسلامی می کنند.

این روزها نیز شاهد تاثیر رشوه های نفتی در همراهی دولتمردان سرسپرده سودان، امارات، بحرین و جیبوتی(که خیلی ها در تحولات اخیر اسم کله پاچه مورچه را شنیدند) هستیم!!! واین کشورهایی که با ایران قطع رابطه کردند وزنی ندارند که در سیاست خارجی ما تاثیرگذار باشند واین روشهای نخ نما نمی تواندبه  قدرت نرم رو بجلوی انقلاب اسلامی خدشه ای وارد کند.

 آتش سوزی و اتفاقات اخیر را میتوان در راستای نفوذ برای دور کردن توجهات جامعه جهانی از آل سعود دانست.  علارغم تبلیغات رسانه های غرب افکار عمومی دنیا عربستان را کارگردن و کارفرمای نقش اول شکل گیری گروه‌های تروریستی و تفکرات افراطی- سلفی می‌دانند. ودرحوادث اخیر افکار عمومی بیشتر با ایران همراه بوده است.

 الا ای حال حاکمان سعودی با این اقدام سعی کردند تا شکستهای خود در منطقه را پنهان سازند، دریغ از اینکه خون شهدای عربستان و در رأس آن خون شهید مومن انقلابی آیت الله نمر، سراج منیری خواهد شد برای نشان دادن پلیدی آل سعود بر جهانیان و سرآغاز اضمحلال دولت ظالم سعودی را رقم خواهد زد. به یاری حق امیدوارهستیم خون این شهید مظلوم در شبه‌جزیره عربستان منشأ تحولی شود و حکام آل سعود و محمد بن عبدالوهاب که از طرفی مردم یمن و بحرین را می‌کشند و از طرفی دیگر بوکوحرام را در نیجریه تقویت می‌کنند و از سوی دیگر در عراق و سوریه داعش را تقویت می‌کند خدای متعال طومار خاندان فاسد آل سعود را در هم بپیچد./