آخرین اخبار

28. آذر 1394 - 23:11   |   کد مطلب: 4269
کهگیلویه و بویر احمد با دارا بودن منابع عظیم زیرزمینی،معادن بکر و دست نخورده،چاههای نفتی که 15 درصد نفت کشور را تامین میکند،آبهای سطحی و زیرزمینی فراوان ، اراضی کشاورزی وسیع ،گیاهان دارویی و جنگلهای پوشیده از درخت بلوط و دیگر سرمایه های مهم استان،چطور و چرا با گذشت سی و شش سال از انقلاب، سرعت رشدی پایین تر از متوسط کشور داشته است؟؟

به گزارش پایگاه خبری تحلیلی کهگیلویه، استان کهگیلویه با دارا بودن منابع غنی انسانی، سرزمینی چهارفصل و مناطق عظیم نفتی جز استان های بسیار محروم کشور محسوب می شود.

 

یکی از مخاطبین پایگاه خبری کهگیلویه با ارسال یادداشتی به این پایگاه خبری به نقش مدیریت در پیشرفت و توسعه استان کهگیلویه و بویراحمد پرداخته است.

 

یادداشت: سید محمد باقر بهدارپور

 

نقش راهبردی مدیریت در پیشرفت و توسعه استان هر جامعه ای برای پیشرفت نیاز به زیرساختهای دارد.

 

مولفه هایی که شاخصه های پیشرفت یک جامعه را با آنها می سنجند،میبایست در ابعاد فرهنگی،اجتماعی،سیاسی،اقتصادی،عمرانی و ... مورد بررسی قرار گیرند. رشد شاخصه های توسعه و پیشرفت در هرمنطقه ای برای برون رفت از حالت رکود ومحرومیت نیازمند عزم و اراده ای همگانی می باشد. ایران به عنوان کشور در حال توسعه ای شناخته می شود،که با استناد به مراکز پژوهشی کشورهای جهان،سرعت پیشرفت علمی و زیرساختی ایران 11 برابر متوسط جهانی می باشد.

 

البته میدانیم پیشرفت در همه نقاط ایران به صورت یکسان و برابر صورت نگرفته است.بعضی از استان ها با سرعتی بیشتر و بعضی دیگر نیز کمتر رشد یافته اند. یکی از استانهایی که سرعت رشد و پیشرفت آن به نسبت دیگر استان ها کند بوده ،کهگیلویه و بویراحمد است.

 

کهگیلویه و بویر احمد با دارا بودن منابع عظیم زیرزمینی،معادن بکر و دست نخورده،چاههای نفتی که 15 درصد نفت کشور را تامین میکند،آبهای سطحی و زیرزمینی فراوان ، اراضی کشاورزی وسیع ،گیاهان دارویی و جنگلهای پوشیده از درخت بلوط و دیگر سرمایه های مهم استان،چطور و چرا با گذشت سی و شش سال از انقلاب، سرعت رشدی پایین تر از متوسط کشور داشته است؟؟ مردم این استان، مردمانی غیور،سلحشور و متدین می باشند که در گذشته با بهره گیری از نعمت های خدادادی و تحمل رنج و سختی فراوان جهت کسب روزی حلال امرار معاش می کردند.غیور مردان لر که همیشه با غیرت و تعصب در مقابل زور گوییهای سردمداران ظالم حکومتی وکدخدایان دست نشاندهآنها،استقلال و عزت خود راحفظ کرده و همیشه خواهان رهایی از یوغ حاکمان ظالمی بودهاند که میخواستند مردم این خطه از دامنه های زاگرس در انزوا و محرومیتبمانند و با سرگرم کردن مردم به امورات مربوط به دام و دیم،از آگاهی و تلاش انها جهت پیشرفت ، ترقی و توسعه شهری و شهرنشینی جلوگیری کنند.

 

استان کهگیلویه و بویر احمد به جهتاستراتژی جغرافیایی آن،که جزو مناطق نیمه کوهستانی محسوب میگردد، از موقعیت های کمی برای ارتباط و تعامل به دیگر نقاط کشور مخصوصا استانهای همجوار بهره مند بوده است. بنا برگفته ریش سفیدان و افرادی که شرایط قبل از انقلاب اسلامی را تجربه کرده اند، این استان را محروم از نیازهای اولیه زندگی از جمله آب، برق و گاز و ... میدانستند و اینخود گواه محرومیت و فقر اقتصادی این استان بوده و نشان دهنده نبود مدنیت و شهرنشینی متمرکز با پراکندگی افراد در روستاها می باشد که خود مشکل بزرگی جهت خدمت رسانی و ایجاد ساختارهای توسعه یافتگی و اهداء امکانات به شمار می آمد.

 

بعد از انقلاب با سقوط حاکمیت خاندان پهلوی و به تبع آن رسم و رسوم کدخدامنشی در این استان، شرایط برای رفع محرومیت و سروسامان دادن به اوضاع رو به بهبودی میرفت ولی با شروع جنگ تحمیلی وقفه بلند مدتی در کشور به وجود آمد ، اما جنگ بهانه ای نشد که مسئولان استانی و کشوری از خدمت رسانی به مردم دست کشیده و کوتاهی کنند.

 

در این استان به برکت انقلاب اسلامی و دولتهای بعد از آن، خدمات ارزنده ای در حوزهای مختلف سازندگی، فرهنگی ، اجتماعی،اقتصادی و... به استان و مردم شریف،ولایت مدار آنصورت گرفت ولی یکی از عواملی که بسیار تاثیرگزار در ایجاد محرومیت و عدم توسعه یا پیشرفت استان بوده است: ناهنجاری طائفه گرایی،روابط قومیتی و قبیله ای که محصول روابط خان کدخایی و قبیله ای قبل از انقلاب در این استان بوده که با وقوع انقلاب، این نوع ناهنجاری و روابط آن دچار تحول و رفورمیست انقلابی نگردید تا از دل آن فرصت ها و محاسنش را الک کرده و برای ادامه حیات اجتماعی مردم در استانی که افراد آن با نام طائفه و قوم خودشناخته میشوند حفظ کنند و تهدیدهای آن را چون انسانیکه لباس کهنه از تن بیرون کرده و دورانداخته،از دل این روابط حذف کنند و صرفا جهتبقاع ارتباطات فامیلی ، انجام صلهارحام و شرکت در مراسمات شادی و عزای از این روابط بهره بگیرند.

 

متاسفانه درد اصلی عدم توسعه یافتگی را نمیشود صرفا در این ناهنجاری اجتماعی،فرهنگی خلاصه کرد بلکه استحال هقومیتی و قبیله گرایی دامنگیر حوزه های سیاسی،علمی،اجتماعی،فرهنگی نیز شده است. در واقع میتوان گفت که در این استان نخبگان سیاسی، فرهنگی و علمی از دل نگاه قومیتی و قبیله ای گزینش شده و بعضاً با تعصب قومیتی و خدمت به گروه و طائفه خاص انتخاب میشوند و در این بین خدمت رسانی همگانی و عام المنفعه ملاک نیست،بلکه خدمت به یک جریان،گروه و طائفه اولویت قرار میگیرد که این خود عامل کند شدن سرعت رشد و پیشرفت استان و شهرستانها می باشد. جایگاه مدیریت در این استان و مطالبه عمومی از آنها مربوط می شود به مدیران دولتی که شامل: مدیران اجرایی،نمایندگان مردم در مجلس شورای اسلامی و مسئولانقضایی می باشد.

 

اختیارات مدیران اجرایی شامل مجموعه استانداری و دیگر ادارت زیرمجموعه با نمایندگان مردم در مجلس شورای اسلامی به نسبت قوه قضائیهبیشتر است و انتظارات و توقعات مردم جهت خدمت رسانی،رفع محرویت و ایجاد ظرفیتهای رشد و توسعه بیشتر است.

 

نقش هر کدام از مدیران و حوزه های کاری مربوط به آنها برطبق قانون ودستورالعمل های صادر از وزارتخانه های مربوطه و مجلس شورای اسلامی، نشان از استقلال قوا و تقسیم وظایف آنها دارد و این حاکی از آن است که هر یک از مدیران می بایست در حوزه های خود فعالیت کردهو از پراکندگی کار و دخالت در حوزه اختیارات دیگر مجموعه ها جلوگیری کنند.

 

مدیر هر مجموعه به عنوان یک نخبه سیاسی و علمی می بایست انتخاب خود بر کرسی مدیریت را یک نوع ریاضت و باری سنگینی بر دوش بداند و وظیفه خود در دوران ریاستش را جز خدمت، رفع محرومیت و تلاش برای رفاه مردم و پیشرفت استان مپندارد و در این راه ، از توان افراد شایسته و متخصص برای پیشبرد اهداف مجموعه استفاده کنند.

 

بررسی سیرتغییر و تحولات مدیران ارشد استانی در چند سال اخیر در سطح استان و شهرستانها حکایتگر عدم ثبات مدیریتی در این استان است.خلا ثبات و لغزان بودن جایگاه مدیریتی باعث گردیده که قدرت برنامه ریزی و خلاقیت از مدیران خلع شده و هیچ مدیری زمان کافی جهت اجرایی شدن و به پایان رساندن برنامه های خود را نداشته باشد. با توجه به ضوابط حاکم بر محیطهای اداری و دولتی و بروکراسی موجود در آنها،یک مدیر حداقل برای برنامه ریزی و اجرایی شدن برنامه های خود نیازمند 2 سال فرصت میباشد ولی در این استان نظاره گر این بوده ایم که با تغیر دولتها و نمایندگان مردم در هر منطقه ، از صدر تا ذیل مدیران به صورت اتوبوسی عزل و نصب میشوند و بیشتر این تغییر و تحولات،یک مدیر را در میانه راه بازداشته و مانع اتمام برنامه ها و اهداف تعیین شده در دوره مدیریت آنها می باشد.

 

عزل و نصب های بی رویه در استان کهگیلویه و بویر احمد را می توان از عوامل مهم محرومیت استان برشمرد..اتفاقاتی که محصول فضای شبه سیاسی برگرفته از همان نگاه قبیله ای و قومیتی است که این عزل و نصب ها، نشان از حذف شایسته سالاری در بدنه ادارت دولتی دارد.

 

مدیران ارشد استانی به خصوص استاندار و نمایندگان مردم در مجلس شورای اسلامی میتوانند با استفاده از قدرت ارتباطلات و چانه زنی که با مدیران بالادست وجود دارد ، راهگشای خیل عظیم مشکلات استان باشند. نماینده های مردم در مجلس شورای اسلامی با رایزنی با وزرای هر وزارتخانه و تصویب طرحهای کلان زیرساختی،عمرانی و اقتصادی همراه با ابلاغ آنها به استانداری و اجرایی شدنشان توسط دستگاههای اجرایی قطعا و بدون شک استان کهگیلویه و بویر احمد دیگر از استانهای محروم به شمار نخواهد آمد و در آینده نظاره گره پیشرفت و رشد سریع استان خواهیم بود.

 

رسیدن به آرمان شهر مطلوب و جایگاه واقعی استان در میان سایر استانهایکشور نیازمند مدیران متخصص،متعهد،بابرنامه،خوش فکر، قوی در راس امور است که بنا به گفته مولای متقیان حضرت علیکه می فرمایند:" مردمبه دین زمامداران خویش هستند"، یقینا اگر مردم نظاره گر روحیه جهادی و پیگیرانه مدیران و حاکمان خود باشند با جدیت و عزمی همگانیمطالبه عمومی کرده و دنباله رو آنها به رشد و توسعه استان کمک خواهند کرد. 

 

با امید به اینکه به زودی زود شاهد این باشیم که استان خود را در کنار استانهای توسعه یافته ببینیم ونام و آوازه کهگیلویه و بویراحمد به عنوان استانی سراسر جاذبه های گردشگری بسیار دیدنی و زیبا ، با امکانات پیشرفته شهرنشینی، تامینکننده همه نیازها و سلایق باشد و مردم میهمان نواز استان میزبان همه مردم عزیز ایراندر این نگین سبز و چهار فصل باشند.

دیدگاه شما

http://khabarlendeh.ir/
http://sobhezagros.ir/
آفتاب جنوب
پایگاه اطلاع رسانی شهرستان چرام
خبر دیشموک