به گزارش پایگاه خبری تحلیلی کهگیلویه، شهید محمدعلیدیده دار وصیت نامة خود را با آیة 218 سورة بقره م آغاز می کند تا به یقین مجاهدان فی سبیل الله اشاره کند و در ادامه از ورود خود به دانشگاه حسین( ع) سخن می گوید که دانشجویان آن بی سرند و از این بابت ابراز خوشحالی می کند.
شهید دیده دار عشایر غیور را مخاطب می سازد و از آ نها می خواهد تا با فرعون زمان مقابله کنند و با یکدیگر اتحاد داشته باشند.
در بخش پایانی شهید دیده دار از مادر خود دلجویی می کند و از او می خواهد تا به حضرت زینب( س) تأسی کند و در خطاب به خواهران خود به آنها اعلام می کند که عاشقانه راه شهادت را انتخاب کرده و از آ نها می خواهد تا زینب( س) وار زندگی کنند.
وصیت نامه شهید محمدعلی دیده دار
بسم الله الرحمن الرحیم
« انَّ الَّذینَ امَنُوا وَ الَّذینَ هاجَرُوا وَ جاهَدُوا فِی سَبیلِ اللهِ اولئکَ یَرجُونَ رَحمةَ اللهِ وَ اللهُ غفورٌ رَحیمٌ »
البته کسانی که ایمان آوردند و هجرت کردند و در راه خدا مجاهده و تلاش و کوشش نموده اند، اینان به رحمت خدا امید دارند و البته خدا آمرزنده و مهربان است.
سلام و درود بر امام امت و با سلام [ و] درود بر امت شهید پرور و رزمندگان دلیر و دلاور و سلام بر خدمتگزاران این انقلاب و درود بی کران بر شهدای راه حق و حقیقت، وصیت نامة ناقابل خویش [ را] خدمت امت شهیدپرور عرض می کنم:
کمال موفقیت( کذا) و آرزوی پیروزی برای این ملت، خوشبختم که توانستم به آرزوی دیرینة خود برسم، آرزویی که همیشه و همه وقت در انتظارش بودم و آن رفتن به دانشگاه حسین( ع)[ است]، دانشگاهی که دانشجویان بی دست و سر تربیت می دهد. آری، بار دیگر کربلایی در ایران بر پا گشت که احتیاج به خون دارد و اینک[ ه] این جوانان باید با خون خویش آن را پا برجا کنند.
و اما ای عشایر قهرمان! و ای کسانی که رهبر شما را ذخیرة این انقلاب یاد کرده! با کوشش خود ملت خویش [ را] از جنگ این فرعون زمان نجات دهید و هیچ وقت از این مسائل دریغ نورزید که پیروزی حتمی با شماست و با یکدیگر اتحاد داشته باشید و از جنگ و ستیز درمنطقه بپرهیز[ ید] که دشمن از این ها سوءاستفاده می کند، به شغل مقدس خویش ادامه دهید وپایان [ از] تمام افرادی که بندة حقیر با آ نها آشنایی داشته معذرت می طلبم.
ای مادر! اگر چنان[ چه] بنده در دانشگاه حسین( ع) قبول شدم، یعنی به سوی معشوق خویش رفتم، زیاد خود را اذیت مکن و تا می توانی صبر داشته باش ، هم چنان که زینب( س) 72 نفر اقوامش را در جلوی او قتل عام کردند و او همچنان صبور بود و زیاد ناراحت نباش، چراکه من همچون امانتی بودم که به دست تو سپرده شده بودم و حالا مرا تو گرفته اند و خوشحال باش که توانستی این امانت را به درستی به صاحب اصلی اش،یعنی خداوند بزرگ، باز پس دهی.
و ای خواهرانم! ناراحت نباشید، چرا که بنده عاشقان[ ه] این راه را انتخاب کردم و به سویش رفتم، خودتان را اذیت نکنید و زینب وار( س) حجاب را رعایت کنید.
و ای مادر! هر چه از زحمت هایت توصیف کنم کم گفته ام، چرا که تو [ از] 2 سالگی تاحالا هم به جای مادر و پدر بوده ای، پس با چه زبانی می شود از تو حلالیت طلبید، به هر صورت مرا حلال کن.
و از کسانی که در تشیع جنازة بنده شرکت می کنند کمال تشکر [ را دارم] و همه اهل چیر را سلام می رسانم.
خدایا! خدایا! تا انقلاب مهدی( عج) خمینی را نگه دار
الحقیر محمدعلی دیده دار 13/6/65
دیدگاه شما