به گزارش کهگیلویه، متن گفتگوی دختربس ضرابیان مادر و علیرضا افروغ برادر شهید قمصور افروغ با کهگیلویه به شرح ذیل است.
به گزارش کهگیلویه، به خانه مادری رفتیم که که از 7 فرزند، 4پسر و سه دختر، یکی را تقدیم نظام و انقلاب کرد.
خبرنگار: از مادر شهید پرسیدیم خاطرهای از شهید در ذهن دارید؟
مادر شهید افروغ با بیان اینکه، تسبیحهایی از او در خانه بود که به مردم هدیه دادم، گفت: چرا نداشته باشم.
وی گفت: شهید افروغ شجاع و با تقوا بود، همیشه به فکر فقرا و مردم را جهت شرکت در مراسم مذهبی به ویژه دعا دعوت میکرد.
این مادر73ساله که یکی از7 فرزند خود به نام شهید قمصور را به جبهه جنگ حق علیه باطل فرستاد، در گفتگو با خبرنگار اظهار کرد: از آرزوهای فرزند شهیدم، شهادت بود که به آن دست یافت.
دختربس ضرابیان افزود: فرزند شهیدم از این دنیا و دل بستن به مادیات دل کَنده و به شهادت دل بست که به قرب الی الله دست یابد.
وی گفت: باوجود اینکه ابتدا از رفتن او به جبهه جلوگیری میکردم ولی با هر تلاشی بود، به جنگ رفت.
به گزارش کهگیلویه، خاطرهای جالب که مادر شهید افروغ از فرزند خود گفت این بود که شهید با خون خود که به علت اصابت ترکش به بدنش، ریخته شد، وضو گرفت.
مادر شهید افروغ به یکی دیگر از خاطرات فرزند شهیدش با شهید پرواز از شهدای دیشموک اشاره کرد و گفت: شهید قبل از شهادتش به خانه آمد که به ما سَر بزند و خونی بر شانه و لباسش مشاهده کردم که از او پرسیدم مادر این خون چه است، مگر زخمی شدید؟
شهید افروغ جواب داد: مادرم این خون پاک نمیشود چرا که خون روحانی والامقام(شهید خیرالله پرواز از همرزمانَم است).
مادر شهید افروغ در صورتی که با خبرنگار مصاحبه میکرد, عکس فرزند شهیدش را برداشت و با گریه، با بیان اینکه خیلی از جوانان این دوره و زمانه پیرو شهدا نیستند، نوجوانان و جوانان را به احترام داشتن همدیگر و بزرگتران نصحیت کرد و گفت: معرفت و بصیرت برای ادامه راه شهدا بسیار ضروری است که باید نوجوانان و جوانان به کسب معرفت و بصیرت بپردازند.
علیرضا افروغ برادر شهید قمصور افروغ که اکنون مسئولیت مدیریت مرکز بهداشت و درمان دیشموک را برعهده دارد در گفتگو با خبرنگار گفت: جملهای از برادر شهیدم همیشه به یاد دارم این است و او همیشه اظهار میکرد که "من خمس فرزندان پدرم هستم و باید شهید شوم.
علیرضا افروغ بردار شهید افروغ اضافه کرد: آن موقع و در زمان جنگ، شهید افروغ در روستا خانه به خانه گشت زد و گندمهایی برای همرزمانش جمعآوری میکرد .
با وجود اینکه وضعیت مالی خوبی نداشتیم و تنها یک گاو در خانه بود که مقداری از گندمها را خورده و از بین رفت، او(شهید افروغ) از اینکه گاو مُرد ناراحت نبود بلکه خیلی دلخور شد که چرا گاو گندمها را خورد و به پدرش اصرار کرد تا مقدار کافی را برای جبران به گندمها بیافزاید که پدرش این کار را کرد.
علیرضا افروغ تصریح کرد: 4 مرحله زمان به جبههای بردار شهیدش، طول کشید و قبل از بار چهارم، انگار می دانست شهید می شود و از همه خداحافظی کرد و همه را به اتحاد، صفا و صمیمیت نصیحت می کرد.
وی ادامه داد: در سالهای حضور شهید در روستای سرغل، هر هفته دعای توسل و کمیل و برگزار می شد، شهید همه را به حضور در این مراسمات دعوت می کرد.
بیوگرافی شهید در ذل است:
بسیجی شهید قمصور افروغ
فرزند:سلبعلی محل شهادت :جزیره مینو
محل تولد :سرغل تاریخ شهادت: 4/01/1365
یگان اعزام کننده:بسیج
تاریخ تولد:1343
زیارتگاه:گلزار شهدای دیشموک .
ز موج فتنه چه باک است ودام اهریمن
پیام شهید : خداست همراه این ناخدا ای صخره شکن
وصیتی دارم به ملت ایران که تا آخرین نفس با استکبار جهانی مبارزه کنند واز منافقین دوری نموده وپیرو خط اصیل امام باشید.
خلاصه ای از زندگی نامه شهید :
شهید در سال 1343در قریه ((سرغل ))در خانواده محروم دیده به جهان گشود .خانواده اش بسیار فقیر بود .از لحاظ اخلاقی وبرخورد بامردم مورد توجه عام وخاص بود .یک بار از طریق بسیج عازم جبهه شد وبعداز چهارماه خدمت دربسیج کردستان ودرعملیات فاو نیز شرکت نمود .اوبرای مرتبه سوم وچهارم در جبهه حضور یافت وآنگاه به عنوان تیربارچی در عملیات کربلای 4شرکت کرد ودر تاریخ4/01/1365در ((جزیره مینو ))به درجه رفیع شهادت نائل گردید.
انتهای پیام: و/آ
گفتگو: وحید آهنگ
دیدگاه شما